دخترم

برای دخترم آرزو

دخترم

برای دخترم آرزو

دعا کن

قند قندان زندگی، عزیزم، این روزها برای پدر و مادرت زیاد دعا کن، از این به بعد نماز خواندن برایت واجب است، خدا از تو انتظار دارد که هر روز به یادش باشی.

اما نماز خواندن را از بابایت یاد گرفتی، خودت اینطور دوست داشتی، از همان 4-5 سالگی که صدای اذان و اقامه بابا را میشنیدی می دویدی به سمتش، روی شانه های او می نشستی و وقتی به سجده می رفت تازه یاد سرسره بازی می افتادی.

امیر عباس هم نماز را از بابا یاد گرفت، دعا کردن را از من.

آرزوی همه زندگی من، کم کم باید برای ماه مهمانی خدا آماده بشویم و تو باید روزه بگیری، از خدا بخواه که توانش را بدهد، هم به تو و هم به  همه سال اولی ها.


دلبرکم برای آرامش دل بابایت هم دعا کن.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد